زمان جاری : شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 10:50 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



saiideh آفلاین



ارسال‌ها : 16
عضویت: 14 /6 /1391
محل زندگی: شمالـــ ـ ـ ـ
تشکرها : 26
تشکر شده : 12
پاسخ : 2 RE عاشقانه های زیبا
ای شب ازرویای تورنگین شده
سینه ازعطرتوسنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده ازاندوه بیش
همچوبارانی که شوید جسم خاک
هستیم زالودگی ها کرده پاک
ای تپش های تن سوزان من
اتشی درسایه مژگان من
ای زگندمزارها سرشارتر
ای ز زرین شاخه ها پربارتر
ای دربگشوده برخورشیدها
درهجوم ظلمت تردیدها
باتوام دیگرزدردی بیم نیست
هست اگرجزدرد خوشبختیم نسیست
ای دل تنگ من واین بارنور
های هوی زندگی درقعرگور
ای دوچشمت چمنزاران من
داغ چشمت خورده برچشمان من
پیش ازاینت گرکه درخودداشتم
هرکسی راتونمی انگاشتم دردتاریکیست دردخواستن
رفتن وبیهوده خودکاستن سرنهادن برسیه دل سینه ها
سینه الودن به چرک کینه ها درنوازش نیش ماران یافتن
زهردرلبخندیاران یافتن زرنهادن درکف طرارها
گمشدن درپهنه بازارها
اه ای باجان من امیخته ای مراازگورمن انگیخته
چون ستاره بادوبال زرنشان
امده ازدوردست اسمان ازتوتنهاییم خاموشی گرفت







امضای کاربر : مَنْـــ مے دانم

دِلَـ ـ ـ ـم تا هَمیشـﮧ دَر وَسـ ـ ـط تریےْ نُقطِہ ی زِندگیتْـــ ـــ جا مانِدـهـ ...

جایے بِین خواسَتنْـــ ـ وــنَخواستےْ ...

جایے بینِ بودَטּ وـنبودَטּ ...

جایے بینِ رَفتنْـــ وـنرفتےْ ...

جایے بِیےْ ....... این نُقطہ هاے خالے ... جـ ـ ـا ماندہ اَم....
دوشنبه 27 شهریور 1391 - 20:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از saiideh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: zaritala /
پرش به انجمن :